سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! اگر مرا به زنجیر کشی و عطای خود را در میان شاهدان از من بازداری، ... امیدم را ازتو نخواهم بُرید و چهره امیدوار به گذشتت را از تو نخواهم گرداند و محبّتت از قلبم بیرون نخواهد رفت . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
نشریه فصل رویش شماره4

 

 
ج ) بررسی عقل در روایات

در برخورد با احادیث نیز معانی و کاربردهای مختلفی برای عقل بیان گردیده است. شیخ حر عاملی(ره) از محدثین بزرگ شیعه، به تعدد معانی عقل در روایات اذعان داشته و برای آن سه معنا ذکر می کند:

1- نیروی درک خیر و شر و تمیز آنها از یکدیگر

2- ملکه ای درونی که انسان را به گزینش خوبی و رها کردن بدی ها فرا می خواند

 3- تعقل و دانش(21)  

امیر مؤمنان می فرماید: «العقلُ عقلان: عقلُ الطّبعِ و عقلُ التّجربه و کِلاهُما یُؤدّی الی المَنفعَه»

(بحارالانوار / ج 1/ ص100)

 

 
دسته ای از روایات به عقل ذاتی طبیعی اشاره دارند که در این میان برخی از روایات، انسان را ترکیبی از عقل و صورت معرفی کرده و عقل را به منزله ی روح در کالبد انسان می داند.(بحارالانوار/ ج 75/ ص7) دسته ای دیگر از روایات به عقل اکتسابی دلالت دارند. احادیثی که دانش و تجارت و.... را باعث افزایش عقل می شمارند از این دسته احادیث هستند.

بنابراین واضح است که بدون روشن ساختن معنای عقل، نمی توان درباره ی احادیثی که ناظر به نقصان عقل در زنان است قضاوت کرد.

 2 - 1) واژه ی«نساء»

 

 
خانم آیت اللّهی در زمینه تحلیل واژگانی نساء در روایات می گوید: «مقصود از عنوان ( نساء) در این گونه احادیث، مفهوم کلمه زنان در اذهان عامه ی مردم می باشد و نه مفهوم حقیقی کلمه. مردم آن روزگار، در تعبیر زنانگی، زنانه و .... جنسی از آدمیان را در نظر داشتند که عموماً ساده اندیش و کم خِرد بودند. در زبان فارسی نیز شبیه این نوع تعابیر وجود دارد. به عنوان مثال، مقصود از جوانمرد، فقط صفتی در جنس مردان نیست و یا مراد از مردانگی، تنها خصلت مردان نمی باشد؛ بلکه به معنای مُروّت و جوانمردی است و یا به مفهوم آزادگی بوده که به هر دو (زن و مرد) اطلاق می شود. دلیل بر آنکه مفهوم نساء می تواند مفهوم ذهنی افراد باشد، آنکه حضرت علی (ع) در کلام دیگری می فرماید: « فلان زن را رأی زنانه سر زد. »(بحارالانوار/ ج 22/ ص 234)یعنی آنچه مردم رأی زنانه می نامند از آن بانو سر زد. در تصور عامه جامعه آن روز، رأی زنانه یا سخن زنانه مقرون با مفهوم رأی یا سخن بدون تأمل و تعمق بوده است.»(22)

 2 ) استفاده از دانش و تجربه بشری  

یکی از مواردی که متفکرین و صاحب نظران- چه داخلی و چه خارجی - در بیان برتری عقل مرد بر زن مطرح می کنند، بزرگی حجم مغز مرد نسبت به حجم مغز زن است و از این بزرگی حجم مغز مرد، نتیجه می گیرند که مرد در مسائل اندیشه و تفکر قوی تر از زن می باشد ( از صاحبنظران داخلی می توان به استاد جوادی آملی، محمد تقی جعفری، علامه طباطبایی نام برد و از صاحبنظران خارجی مثل نیچه، اگوست کنت «پدر جامعه شناسی»، پل بروکا و شوپنهاور را نام برد)

 

 
نیچه فیلسوف بزرگ پست مدرن غرب معتقد است: «وقتی زن دانشمند می شود، نشان آن است که در اندام های تناسلی او اختلالی روی داده است.»(23)اما سؤالی که مطرح است این است که آیا حجم و بزرگی مغز مرد، نشان دهنده ی درک و تعقل بیشتر است؟ پس با این اوصاف، مغز وال که 200 کیلوگرم است، باید تمام مسائل را به خوبی درک نماید و هیچ مشکلی نداشته باشد؟!

 از طرف دیگر نسبت مغز زن به وزن بدنش بیشتر از مغز مرد به وزن بدنش می باشد.                                          

« در سال 1861، محقّقی مغز 432 انسان را آزمایش کرد و دریافت که مغز مردها وزن متوسطی، معادل 1325 گرم دارد، در حالی که وزن متوسط مغز زن ها، برابر 1144 گرم است.

یک مطالعه مربوط به سال 1992 روی 6325 پرسنل نظامی، بیانگر آن است که مغز مردها حجم متوسطی برابر 1442 سانتی متر مکعب داشته، در حالی که حجم متوسط مغز زن ها 1332 سانتی متر مکعب است. البته این اختلاف، اگر با ابعاد اندازه گیری شده ی بدن، چون ارتفاع و سطح بدن اصلاح شود، کاهش می یابد ولی همچنان باقی است. در سال 2005 نیز گزارشی نشان می دهد که زنان در مقایسه با مردان، دارای ماده ی سفید بیشتر و ماده ی خاکستری کمتری در نواحی مربوط به هوش در مغز هستند. نقشه برداری از مغز نشان داده که ماده ی خاکستری مربوط به هوش عمومی، در مردان بیش از 6 برابر زنان است و در عوض مغز زنان دارای ماده ی سفیدی است که میزانش، نزدیک به 10 برابر مردان است. ماده ی خاکستری، برای پردازش اطلاعات به کار می رود در حالی که ماده ی سفید، شامل ارتباطات بین مراکز پردازش است. این گزارش تأکید می کند سطح نواحی مرتبط با IQ نیز بین دو جنس، متفاوت است. به طور خلاصه، مردان و زنان به طور واضح دارای نتایج IQ مشابهی با نواحی مغز متفاوت هستند. هر چند زنان ممکن است دارای مغز کوچکتری نسبت به مردان باشند ولی «دانسیته عصبی» بیشتری در ناحیه ی «قُدامی» مغز آنها نشان داده شده است که این در بر گیرنده ی اعمالی چون برنامه ریزی، قضاوت و زبان می شود، در حالی که مردان، حجم ماده ی خاکستری بیشتری در قسمت قدامی مغز هستند . با این حال مطالعات انجام شده طی قرن بیستم نشان داد، تفاوتی در هوش کلّی بین 2 جنس وجود ندارد؛ کما اینکه مطالعات نشان داد، مردان به طور متوسط 8/4 امتیاز در IQ بالاتر و زنان به طور متوسط 7/5 امتیاز در حافظه بالاتر هستند .

جالب است این را نیز بدانید که بالاترین ضریب هوشی که تا به حال در میان انسان ها ثابت شده، مربوط به یک زن نویسنده به نام « Marilyn Vos Savant » است .

 

 
و از طرف دیگر بنابر گفته مقامات بیمارستان «پرنسیتون» کانادا، مغز انیشتین حدود 7/2 پوند وزن داشته که کمتر از میانگین معمول در مردان است.»(24)    


تحلیل اندیشمندان

 

 
اندیشمندان و صاحب نظران بسیاری نسبت به تحلیل مفهومی این روایات پرداخته و برخوردهای سلبی و ایجابی بسیاری در خصوص نقصان عقل زنان داشته اند. علامه طباطبایی(ره) معتقد است: «علت عقب ماندن زن در کمال، مستند به سوء تربیتی می باشد که سال های متمادی دوام داشته است وگرنه، طبیعت زن با مرد مساوی است.» وی در مورد تفاوت عقل زن و مرد نیز بر این نظر است که: « آن عقلی که در مرد بیش از زن است ، فضیلتی زائد است نه معیار فضل.»(25)

 

 

 

 
علامه جعفری(ره) معتقد به بهره مندی زن از عقل عملی و محدودیت عقل نظری زن بودند؛ اما به طریق استقراء، نه استدلال منطقی. ایشان عقل عملی را به دور از قیل و قال و جنگ و ستیزها دانسته است که به مراتب عالی تر و شریف تر از عقل نظری است.(26)

استاد مصطفی محقق داماد بر این عقیده است که کاستی عقل زنان به جهت عدم شرکت فعال آنان در کسب علم و تجربه است و مقصر این امر را نیز فرهنگ و تاریخ بشری دانسته و معتقدند که زنان باید این نقیصه اکتسابی را جبران کنند.(27)

برخی مانند استاد مصطفوی معتقدند که لزومی برای رفع این نقیصه نیست؛ زیرا انجام وظایف زن، تعقلی بیش از آن را نمی طلبد. اگر چه این موضوع مورد بحث است که آیا تربیت فرزند و همفکری با همسر و تقدیم بزرگان و علماء به جامعه بشریت کمتر از پرورش گل و گیاه و حیوان است (که به کسب تخصص و تعلیم و تعلم احتیاج دارد؟!) در حالی که تجربه اثبات می کند، رشد درک عقلی و تجربه عملی و حتی تحصیلات کلاسیک مادر، در ارتقاء سطح معنوی و علمی و روحانی خانواده، تأثیر بسزایی دارد.(27)          

                                ********************** 

شاید بتوان از مجموع مقاله، به چند نکته دست یافت:

1-           باید دانست آنکه شاگرد کلاس درس قرآن است، روح می باشد و روح و جان انسانها نه مذکر است و نه مؤنث. این مسائل مربوط به ماده ی شیء است نه صورت شیء. یعنی محور تعلیم و تربیت روح انسان است نه جسم وی. این شیوه تربیتی است که انسان را برای رسیدن به کمال و انتخاب مسیر، هدایت می کند.« الطرق إلی الله بعدد انفاس الخلائق»

2-           از طرفی، خداوند انسان را در بعد مادی، به صورت دو جنس متفاوت آفرید و به هر یک، استعدادهای خاصی متناسب با مسئولیت هایشان داد. نتیجه این استعدادهای متفاوت، ایجاد تفاوت در آن دو بود. زن و مرد علاوه بر اندام و جهازات مغزی، از لحاظ اندیشه، جذبه، گرایش، کشش، انجذاب و عاطفه نیز یکسان نیستند. اما این تفاوت به معنای نقص یکی و برتری دیگری نیست؛ بلکه به معنای تفاوت آن دو برای ایفای بهتر مسئولیت ها می باشد.

3-           اگر در طول تاریخ به هر دلیلی از جمله کوتاهی و در نتیجه عقب ماندن زنان و یا عقب گذاشتن زنان در عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی، تجربی، ریاضی...زنان نتوانسته اند در این زمینه ها به شکوفایی برسند، علت آن نقص یا ناتوانی زنان در این زمینه ها نیست و اینگونه نیست که خداوند اصلا چنین استعدادی را در وجود آنها قرار نداده است. شاید بتوان قبول کرد که متوسط مردان از نظر عقل اجتماعی ، سیاسی ، مدیریتی ، اقتصادی بهتر از زنان عمل می کنند- که البته اثبات این مطلب نیز کار آسانی نیست- ولی چنین نیست که هر کس مسائل ریاضی ، اقتصادی و سیاسی ... را بهتر بفهمد، پس از اندیشه ی قویتری برخوردار است و در نتیجه به خداوند نزدیک تر بوده و راه وصول به او را سریع تر طی می کند.

4-                 مطلب آخر اینکه انسان برای رسیده به کمال به دو بال احتیاج دارد: بال فکر و بال ذکر.

بال فکر با عقل سر و کار دارد و بال ذکر با دل پیوند دارد. شاید بتوان گفت که متوسط مردها از نظر فکری و متوسط زنان از نظر ذکری قوی تر باشند، اما سالک جامع، خوب می داند که برای رسیدن به اوج تقرب باید از دو بال برخوردار بود.      

پی نوشت:

1-                 زن در آئینه جمال و جلال / جوادی آملی ، عبدالله /  نشر اسراء/  سال 1383/ چاپ نهم / صفحه 70

2-                 همان / صفحه 202

3-                 شرح فصوص الحکم قیصری/ ص 477 /  به نقل از زن در آیینه جمال و جلال

4-  موسوعه الامام علی(ع) / محمد جواد مغنیه/ دارالجواد/ بیروت/ ص 252/ به نقل از حدیث پژوهی

5- پرتوی از نهج البلاغه / سید جواد مصطفوی/ دانشگاه فردوسی/ ص 122

6-  فرّوخ عمر/ تاریخ الفکر العربی الی ایام ابن خلدون / دارالعلم / بیروت/  ص 192 به نقل از حدیث پژوهی

7- زن مظهر خلاقیت الله / علویه همایونی/ ص 37

8- زن در آئینه جمال و جلال/ ص369

9- زن، عقل، ایمان، مشورت!؟/ گروهی/ سفیر صبح/ ص 218

10- یادنامه دومین هزاره ی نهج البلاغه/ ص 76

11- گلستان قرآن/ شماره 4 / ص 16/  به نقل از حدیث پژوهی

12- حدیث پژوهی/ مهدی مهریزی/ ج 1/  دارالحدیث/  صفحه 269 الی 272

13- زن، عقل، ایمان، مشورت!؟/ ص 158

            14 - زن مظهر خلاقیت الله/ ص 37

            15- حدیث پژوهی/ صفحه 276 الی 288

           16 -زن در آئینه جمال و جلال

17 -  درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام/ گروهی/ نشر هاجر/ چاپ  سوم / ص 72      

18 - زن، عقل، ایمان، مشورت!؟/ ص 26

19- زن در آئینه جمال و جلال/ ص 211

20- اربعین هاشمیه / امین/ ص 311 / به نقل از زن، عقل، ایمان، مشورت!؟

21- وسایل الشیعه/ شیخ حر عاملی/ ج 15/ ص 207

22- زن، عقل، ایمان، مشورت!؟/ ص 219

23- مجله نقد/ شماره 5/ مقاله سید هادی حسینی

24- روزنامه جام جم/ ویژه نامه دانش و پزشکی/ ششم تیر 1387/ مقاله پونه شیرازی

25- زن در اسلام/ محکد حسین طباطبایی/ با تصحیح محمد مرادی/ چاپ اول/ ص 84

26- شرح نهج البلاغه/ محمد تقی جعفری/ ج 11/ ص 302

27و 28- زن، عقل، ایمان، مشورت!؟/ ص 47و 48

  


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط فصل رویش 88/5/12:: 2:46 عصر     |     () نظر